محل تبلیغات شما
گفت نمیخواهی به نی مثل خودت کمک کنی؟ گفتم چرا ولی کاری از من برنمیاید. نی مثل من کارشان این نیست که کاری برای هم بکنند. نی مثل من توی تاریخ گم میشوند و اثری ازشان نمیماند. مدال های ما را به اسم آدم های دیگری میزنند. آدم هایی که وطن و تاریخ شان را روی کولشان این طرف و آن طرف نمیکشند و انگلیسی سلیس و دلنشینی دارند. گفت بعد از پنج سال که به شهرش برگشته دیگر هیچ چیزش مثل قبل نبوده. خواستم بگویم آدم ها مرده بودند؟ جنگ شده بود و روی ویرانه های خاطراتت

از آبان و آذر این سال لعنتی

از سقوطم، از پریدن

مثل ,های ,نی ,آدم ,سال ,تاریخ ,نی مثل ,مثل من ,پنج سال ,از پنج ,سال که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آکادمی تخصصی کشتی پهلوان علیرضا ذاکری